بار خدایا

          

بار خدایا،مرا به تو حاجتى است که کوشش من از دست یافتن به آن‏قاصر آمده بود و راههاى چاره به روى من بسته شده بود.نفس من مراواداشت که برآوردن آن نیاز،از کسى خواهم که او خود به روا شدن‏حاجت نیازمند توست و براى دست یافتن به خواستهایش از تو بى‏نیازنیست .و این خود خطایى بود از خطاهاى خطاکاران و لغزشى ازلغزشهاى گنهکاران.سپس به هشدار تو از خواب غفلت بیدار شدم و به‏توفیق تو پس از لغزش بر پاى خاستم و چون به صوابم راه نمودى دیگربه سر در نیامدم و باز گردیدم.گفتم:منزه است پروردگار من،چگونه‏نیازمندى دست نیاز به سوى نیازمند دیگر برد و چسان بینوایى به‏بینواى دیگر روى کند؟پس،اى خداوند من،با رغبتى تمام آهنگ توکردم و با اعتماد به توروى امید به درگاهت آوردم و دریافتم که هر چه‏فراوان‏تر از تو خواهم باز هم در برابر توانگریت نا چیز است و بخشش‏را هر چه فزون‏تر خواهم در برابر گشادگى باب عطایت باز هم حقیراست و کرم تو از سؤال هیچ سائلى به تنگنا نمى‏افتد و دست عطاى توفراتر از هر دست دیگر است.  

فرازی از دعای امام سجاد (ع)

مساوات

   

 

یکی از زیباترین خصلت‌های معاشرتی مواسات است؛ یعنی غمخواری و همدردی و یاری کردن دیگران. از ریشه «اسوه» است یعنی «دیگری را در مال و جان، همچون خود دیدن و دانستن، یا دیگری را بر خود مقدم قرار دادن، به دوستان و برادران دینی یاری و کمک مالی و جانی رساندن، غمخواری کردن کسی را به مال خود، برابر گردانیدن او را با خویش؛ ... شرکت دادن دیگری در کفاف رزق و معاش خویش؛... شخص در مورد جلب منافع و دفع مضار دیگران را همچون خود بشناسد. و ایثار آن است که آدمی دیگران را در دو مورد بالا بر خود مقدم بدارد.»

انسان «مواسی» کسی است که با دیگران همدردی و همراهی دارد و خود را در رنج و غم دیگران شریک می‌داند و با مال و جان، از آنها دفاع می‌کند و میان خود و دیگران فرقی نمی‌گذارد.

پیدایش صهیونیسم

قوم یهود از ابتداى ورود به خاک فلسطین هرگز روز خوش ندید. یهودیان در فلسطین دچار گرفتاریهاى بیشترى شدند.  یهودیان بارها در تاریخ حیات خویش قتل عام شدند. پیشینه این قوم نشان مى دهد که این نابسامانى ناشى از ذات و طبیعت این قوم است . این ناسازگارى شگفت که در میان کمتر ملتى پیدا مى شود، از همان آغاز در میان این قوم مشهود بود، اینان ، موسى پیام آور بزرگ خداوند و قهرمان آزادى و نجات تاریخ انسان را دق مرگ کردند. این قوم در پى آزادى و نجات از دست فرعون و فراعنه مصر، کفر ورزیدند و با دیگر پیامبران خداوند در میان بنى اسرائیل در ستیز بودند.
یهودیان در سراسر جهان پراکنده شدند و در بسیارى از موارد به توطئه و دسیسه علیه دولت میزبان پرداختند. اذیت و آزار و تبعید یهودیان در بسیارى از کشورها معلول این طبع خیانت کارانه است .
عناصر ماجراجو و فتنه انگیز این قوم سرانجام از فرصت سیاسى جهان سود بردند و حزب سیاسى صهیون را بنیاد گذاشتند. صهیون کوهى است در اورشلیم و به عبارتى تپه اى است که در تورات از آن به شهر داود یاد شده است . استعمار جهانى به این قوم ماجراجو فرصت داد تا نیت پلید و شوم خود را در قالب این حزب شیطانى تحقق بخشند. پیره گرگ استعمار یعنى بریتانیاى کبیر فلسطین را به عنوان کشور پیشنهادى و موعود یهود مطرح کرد. یهودیان ماجراجو و فتنه انگیز به رهبرى هرتصل در حزب صهیون به فعالیت پرداختند. هسته مرکزى این حزب در اورشلیم تشکیل گردید و سرمایه داران یهودى به نفع این حزب وارد عمل شدند.
اکثر یهودیان مؤ من با این حزب شیطانى مخالف بوده و هستند و این حرکت استعمارى - سیاسى را مخالف مطلق با شریعت حضرت موسى مى دانند.
تلاش شیطانى این حزب مبنى بر فرارى دادن یهودیان ساده و عامى از سراسر جهان به سوى فلسطین آغاز شد. در سال 1897 نخستین کنگره جهانى صهیونیستها در شهر بال سوئیس برپا گردید. از آن پس شاخه هاى این حزب در کلیه کشورهاى یهودى نشین بطور سرى و محرمانه برپا گردید. در سال 1917 وزیر خارجه انگلستان لردبالور تاءسیس یک دولت یهودى در فلسطین را بلامانع دانست .
پس از شکست عثمانى در سال 1923، فلسطین زیر سلطه روباه پیر استعمار انگلیس جنایتکار قرار گرفت تا مفاد اعلامیه«بالفور» اجرا شود.
جنگ جهانى دوم و کشتار یهودیان ، که صهیونیست ها در این قتل عام نقش ‍ مهمى داشتند و در واقع همین ها بودند که به هیتلر و حزب نازى خط مى دادند، تاءسیس دولت یهود را در فلسطین تسریع کرد. در طى بیست سال بعد از جنگ جهانى دوم ، تعداد زیادى از یهودیان پراکنده در سراسر جهان با تهدید و تزویر صهیونیستها به فلسطین روى آوردند.

ادامه مطلب ...